به نام هستی بخش - بهروز فرهادیان –bfarhadian37@gmail.com – تیر 1394
ارتباط با دیگران
انسان را از جهات مختلف شناسایی کرده و تفاسیر مختلف ارائه نموده اند . این تفاسیر گرچه مورد قبول برخی قرار گرفته اما همواره مورد نقد قرار می گیرند . انسان با رفتارهای متفاوت همیشه سوال برانگیز است اما رفتارهایی آرامبخش هم دارد .
امروز وضعیت فرق کرده است . صنعتی شدن ، روابط را تغییر داده است و شبکه های مختلف و تبلیغات گوناگون زندگی را تحت تاثیر قرار داده است .
هر کس دنبال کار خویش است و دورادورا از حال هم خبردار می شوند . دوندگی و تلاش زیاد ، حرف اول را می زند . معلوم نیست کار برای زندگی است یا زندکی برای کار است .ُ نقل شده که زندگی در کشورهای صنعتی از حالت عادی بیرون آمده است .
با این همه ، زندگی چنین نمی ماند زیرا خالق هستی انسان را نیازمند دیگران خلق کرده است . نیازمندی او به اشکال مختلف نمایان می شود . رفتارها ، نشانگر نیازها هستند .
ایرانیان مردمانی مهربرور و نوعدوست هستند . رفتار آنان نشانی روشن از این اعتقاد است . گاهی از خود می گذرند و نیازهای دیگران را اولویت می دهند . این نمونه ای از رفتار انسان است رفتاری که با اعتقاد به خدای آگاه و دانا قابل توجیه است .
رفتارها همیشه مورد توجه قرار گرفته اند و بر اساس آن آدمها به شاخه های مختلف تقسیم شده اند و ویِژگی هایی برای آنها ذکر کرده اند . رفتارها بر اساس همین ویژگی ها تنظیم می شوند . دوستی ها و دشمنی ها به واقعیت می بیوندد .
یکی از ویژگی های انسان را جمعی بودن دانسته اند که نیازی فطری است . ارتباط با اطرافیان از خویشاوندان و غیره از نشانه های آن است . این ارتباط ها وابستگی ها را بیشتر و خوشایند می کند . شرکت در شادی ها و غمها و اطلاع از وضع وابستگان از نشانه های آن است .
ارتباط با وابستگان به نوعی گریز از مشکلاتی است که صنعتی شدن به همراه دارد و لازم است مداومت داشته باشد . حتی اگر مشکلات صنعتی هم نباشند این ارتباط لازم است چون اسلام به آن امر کرده و مایه سربلندی است .
این ارتباطات مشکلات را قابل تحمل می کند . زندگی بر از مشکلات است و زمانی که ارتباطات فراهم باشد با همفکری و هم اندیشی ، قابل رفع هستند . هیچکس به تنهایی نمی تواند مشکلات را بزداید و زندگی جمعی را باید ببذیرد که نوعی از آن ارتباط با وابستگان است . بهره گیری از تجارب آنان یکی از آثار این ارتباط است .
به نام هستی بخش بهروز فرهادیان – مرداد 1394
انتقاد
جهان و موجودات درون آن را می توان با دیدگاه متفاوت نگریست و تفسیر کرد . عملا چنین اتفاقی رخ داده و نظرات گوناگونی ارائه شده و پیروانی پیدا کرده و به آن عمل کرده اند . این نظرات در دوره های مختلف وجود داشته و موجب تحرک شده است . اگر امروز به راحتی نظریه ای رد می شود ، دلیل بر آن نیست که در دوران پیشین اثر نداشته است .
ولی در هر مرتبه ای از زمان رد یا پذیرش عقیده وجود داشته است . برخی نسبت به نقد دیدگاه ها حساسیت داشتند و عکس العمل نشان می دادند و اگر قدرت داشتند شدت زیادی نشان می دادند .این عکس العمل ها حکایت از ضعف و ناتوانی دارد چون طبیعی است همه انسانها تابع یک عقیده نیستنند . انسا ن هم به خیر و هم به شر گرایش پیدا می کند . این گرایش ها باعث می شود که رفتارها همیشه صحیح نباشند . وقتی چنین شد رفتارها می توانند قابل نقد باشند .
نقد رفتار می تواند منصفانه یا غیر این باشد ولی اگر آگاهانه و بی غرض باشد ، مفید است . نقد منصفانه به سختی انجام می گیرد و خواسته های نفسانی سختی را باید پشت سر نهاد .
انتقاد نسبت به رفتاری خاص در صورتی مفید است که خواسته ای غیرمنطقی به همراه نداشته باشد . انسان چون تمایل به دو جهت خیر و شر دارد همیشه نیازمند راهنمایی و انتقاد است . انتقاد تخریبی نوعی بزرگ نمایی است که خیرخواهانه نمی باشد . این انتقاد وسیله مخالفین بکار می رود و اندیشه را مخالفت می کند .
تکامل و پیشرفت با انتقاد سازنده همخوانی دارد چون انسان در هر حال تحت تاثیر شیطان و خواسته های نفسانی است . پس کسانی از انتقاد سازنده هراس دارند که خود را کامل و انتقاد را اهانت می دانند . اطرافیان ، نقش موثری در این قضیه دارند و می توانند به اشکال گوناگون به خواسته های نامشروع دامن بزنند .
هنر انسان این است که در سختی ها رشد کند و استعدادها را فعلیت بخشد و در این راه نظارت دائمی لازم است . این نظارت ممکن است با نفس و نیروهای درونی باشد یا به وسیله دیگران که در هر شکل انتقاد الزامی است چون نظارت بدون انتقاد ممکن نیست .
انتقاد گاهی به شکل سرزنش آشکار می شود یعنی توقع بالاتر از آنچه است که ظاهر شده و لازم است بازنگری شود . سرزنش های دلسوزانه مفید است اگر همراه آگاهی باشد .
راه بسیار دراز است و مشکلات بسیاری وجود دارد که تلاش و زحمت زیاد طلب می کند . در این مسیر اشتباه و تعصب به وجود می آید و نظارت همیشگی لازم است تا اشتباهات به حداقل برسند . این است که انتقاد سازنده کمک می کند که مسیر به خوبی طی شود و تکرار رفتارهای ناپسند کاهش یابد یا پیش نیاید .
به نام هستی بخش - بهروز فرهادیان –bfarhadian37@gmail.com – مرداد 1394
نیازمندی
اجزاء بدن انسان به هم وابسته اند تا اعمال به خوبی انجام پذیرد . اجزاء به شکلی به هم وابسته اند که اگر نقصی به وجود آید ، عمل به خوبی انجام نمی گیرد . گسترده تر که توجه شود وابستگی بیشتر است . انسان به آب و هوا و زمین احتیاج دارد . نه تنها انسان ، که سایر موجودات هم به آب ، هوا و . . . نیازمندند .
این نیازمندی به شکلی است که زندگی را فرا گرفته و با آن زندگی معنا پیدا می کند و بدون آن زندگی ممکن نیست . موجودات به هم وابسته و نیازمندند .
نیازمندی ، وابستگی می آورد و انسان وابسته سعی در برطرف کردن نیاز دارد . ایده ها و مکاتب مختلفی که به وجود آمده اند سعی در ارضاء این نیازها دارند . حتی مکاتب سیاسی هم به شکلی این ایده را دارند .
رفتارها بیانگر شیوه پاسخ به این نیازمندی است . این رفتارها ریشه در نوعی شناخت دارد که قابل بررسی و ارزش گذاری است . تفاوت در رفتارها در واقع تفاوت در پاسخ به نیازها است . رفتارهایی که ناشی از شناخت و آگاهی باشند ، پسندیده هستند . اینجا ارزش شناخت ، آشکار می شود یعنی نیازمندی انسان را به سوی آگاهی می کشاند و آگاهی بهتر باعث پاسخ مناسبتر به نیازمندی ها می شود.
تفاوت ادیان و مکاتب در اینجا آشکار می شود . آنها سعی می کنند با آگاهی که دارند به این نیازها پاسخ دهند . نوع آگاهی ها ، تفاوت
آفرینند و رفتاری خاص طلب می کنند . آگاهی و شناخت بهتر به رفتاری مناسب می انجامد تا نیازها را به خوبی پاسخ دهد .
انسان ها در مکاتب و سیاست های متفاوت مدعی پاسخ مناسب اند و گویا غافلند که خود نیازمندند و چون نیارمندند باید موجودی بی نیاز به آنان پاسخ دهد . مشکل عده ای پذیرش چنین موجودی است چون قبول آن بلافاصله رفتاری خاص می طلبد و بی تفاوتی را نمی پذیرد . تفاوت رفتارها از اینجا آغاز می شود و بالطبع رفتاری پایدار است که ناشی از آگاهی راستین باشد .
مسلمانان به دلایل متفاوت معتقدند به موجودی کامل و بی نیاز معتقدند و رفتارهایی خاص دارند که موجب رضایت آن موجود بی نیاز می شود . این رفتارها بالطبع توسط انسان وضع نشده اند چون انسان نیازمند است و آگاهی کامل ندارد . اینجا وحی مطرح می شود که پذیرش آن الزامی است و بدون آن چیزی قابل توجیه نیست . وحی که به وسیله پیامبر آسمانی اعلام می شود به نیازها پاسخ می دهد و موجب آرامش می گردد .
نیازمندی انسان را به سوی موجود بی نیازی می کشاند که به همه نیازها آگاهی دارد و راه پیشرفت را با پیامبران خویش نشان می دهد . افسوس برای آنان که پیامبران الهی را نمی پذیرند و همبشه ب؟
بنام خدا - بهروز فرهادیان–bfarhadian37@gmail.com- تیر 1394
جنگل
زمین را به اشکال مختلف بررسی کرده نظریه داده اند و یرخی به واقعیت رسیده و مبنای دیگر کارها قرار گرفته است . رودها َ، دریاها ، کوه ها ، صحراها و سایر بخش ها هر یک علم جداگانه ای شده اند . بر اساس این یافته ها ، تئوری های دیگری ساخته شد و فعالیت ها در جهت نفی یا اثبات آن شکل گرفت . فعالیت ها ادامه دارد و رفتارها را متاثر می کند .
هر چه هست پذیرفتنی است که زمین ، محل سکونت بشر و حفاظت از آن همگانی می باشد و بی توجهی برخی ، به همگان زیان می رساند . ساخت و ساز و کارهای ساختمانی امری عادی است ولی این کارها نباید به طبیعت آسیب برسانند . اجزاء طبیعت به هم پیوسته اند و یر هم اثر می گذارند لیکن اثرگذاری را باید مثبت کرد .
مشکل این است که برخی برداشتی از طبیعت دارند که قطع درختان و لطمه به جنگل را عیب نمی دانند ، نطر دیگران را توجهی نمی کنند و چنان می کنند که خود می خواهند . طبیعت را ابزاری برای کسب درآمد و ثروت بیشتر می دانند .
بارها خبر آسیب رسانی انتشار یافته است . گاهی این حوادث قابل جبران هستند ولی فاجعه زمانی است که قابل جبران نیستند یا زمان زیادی طلب می کند . بخش مهمی از زمین که گاهی به آن بی توجهی می شود جنگل است . بخشی که حیات آفرین و برای بشر حیاتی است . مثلا جنگل ، گاز دی اکسید کربن را که برای بشر مضر است جذب می کند . لذتی که بشر از تماشای جنگل می برد ، بحث دیگری است .
دراغلب کشورهای جهان که ملاک زندگی آدمی است ، قطع درختان جنگل و از بین بردن حیات سایر جانداران مهم نیست . نحوه زندگی آدمی و شیوه لذت بردن او ملاک تصمیمگیری ها است . جای تاسف است که در وسط جنگل خانه ای ساخته می شود و اندکی با زیر پا گذاشتن حق جامعه ، لذت می برند و مسئولین مربوطه هم بی توجه می گذرند . درختان بسیاری قطع می شوند تا خانه ای ساخته شود . اگر با توجیهات مختلف درختان بسیاری قطع شوند تا آپارتمان ها ساخته شود ، در کارایی مسئولین ذیربط شک بسیار به وجود می آید . همیشه ساخت و سازها وجود دارند و امری الزامی برای بشر است اما اگر به قیمت نابودی نعمت دیگر باشد ، نقض غرض و نشانگر سودجوئی است .
ولی جنگل زمینه ساز باران و هوای پاک است . نعمتی است که قدر آن را باید شناخت و پیش از آنکه از بین برود از آن نگهداری کرد . علاوه بر این حیوانات و گیاهان بسیاری در جنگل زندگی می کنند که قابل بررسی می باشند .
ده ها سال طول می کشد تا درختی بزرگ شود ، جنگل که جای خود دارد و درعرض چند لحظه به راحتی قطع می شود و زیان جبران ناپذیری به بشر وارد می آید . اینها ناسپاسی به خداوند مهربانی است که این نعمت ها را برای انسان آفرید .
به نام هستی بخش - بهروز فرهادیان –bfarhadian37@gmail.com – تیر 1394
ارتباط با دیگران
انسان را از جهات مختلف شناسایی کرده و تفاسیر مختلف ارائه نموده اند . این تفاسیر گرچه مورد قبول برخی قرار گرفته اما همواره مورد نقد قرار می گیرند . انسان با رفتارهای متفاوت همیشه سوال برانگیز است اما رفتارهایی آرامبخش هم دارد .
امروز وضعیت فرق کرده است . صنعتی شدن ، روابط را تغییر داده است و شبکه های مختلف و تبلیغات گوناگون زندگی را تحت تاثیر قرار داده است .
هر کس دنبال کار خویش است و دورادورا از حال هم خبردار می شوند . دوندگی و تلاش زیاد ، حرف اول را می زند . معلوم نیست کار برای زندگی است یا زندکی برای کار است .ُ نقل شده که زندگی در کشورهای صنعتی از حالت عادی بیرون آمده است .
با این همه ، زندگی چنین نمی ماند زیرا خالق هستی انسان را نیازمند دیگران خلق کرده است . نیازمندی او به اشکال مختلف نمایان می شود . رفتارها ، نشانگر نیازها هستند .
ایرانیان مردمانی مهربرور و نوعدوست هستند . رفتار آنان نشانی روشن از این اعتقاد است . گاهی از خود می گذرند و نیازهای دیگران را اولویت می دهند . این نمونه ای از رفتار انسان است رفتاری که با اعتقاد به خدای آگاه و دانا قابل توجیه است .
رفتارها همیشه مورد توجه قرار گرفته اند و بر اساس آن آدمها به شاخه های مختلف تقسیم شده اند و ویِژگی هایی برای آنها ذکر کرده اند . رفتارها بر اساس همین ویژگی ها تنظیم می شوند . دوستی ها و دشمنی ها به واقعیت می بیوندد .
یکی از ویژگی های انسان را جمعی بودن دانسته اند که نیازی فطری است . ارتباط با اطرافیان از خویشاوندان و غیره از نشانه های آن است . این ارتباط ها وابستگی ها را بیشتر و خوشایند می کند . شرکت در شادی ها و غمها و اطلاع از وضع وابستگان از نشانه های آن است .
ارتباط با وابستگان به نوعی گریز از مشکلاتی است که صنعتی شدن به همراه دارد و لازم است مداومت داشته باشد . حتی اگر مشکلات صنعتی هم نباشند این ارتباط لازم است چون اسلام به آن امر کرده و مایه سربلندی است .
این ارتباطات مشکلات را قابل تحمل می کند . زندگی بر از مشکلات است و زمانی که ارتباطات فراهم باشد با همفکری و هم اندیشی ، قابل رفع هستند . هیچکس به تنهایی نمی تواند مشکلات را بزداید و زندگی جمعی را باید ببذیرد که نوعی از آن ارتباط با وابستگان است . بهره گیری از تجارب آنان یکی از آثار این ارتباط است .
به نام هستی بخش - بهروز فرهادیان – تیر 1394 bfarhadian37@gmail.com -
کودهای شیمیایی در کشاورزی
انسان با بهره مندی بیشتر از طبیعت می تواند زندگی بهتری داشته باشد . خداوند مهربان این را به نژاد یا قوم خاصی ، اختصاص نداده است بلکه بشر با انتخاب شیوه ای خاص ، چگونگی این بهره مندی را روشن می کند . اما زمانی این شیوه مفید است که با قوانین طبیعت هماهنگ باشد . شناخت قوانین طبیعت نیاز به علم و آگاهی دارد تا عمل منطبق بر آن شود . این عمل به بهره گیری سودمند و آرامش بخش منجر می شد .
به گذشته که نگاه کنیم بعضی کارها وجود داشتند که امروزه متاسفانه نقشی ندارند . درس آموزی از گذشته می تواند بعضی مشکلات را از بین ببرد ولی عوامل مختلفی در جامعه مانع می شوند . در گدشته ماندن اشتباه است و زمان حال و موقعیتهای رشد را از بین می برد اما تجربه آموزی را .نمیتوان نفی کرد .
زیاده خواهی در برخی از تولیدات اثر داشته و آنها را تغییر داده است . تغییری که اکثرا برای عموم مردم زیانبخش است زیرا طبق اصول طبیعت انجام نمی گیرد و قوانین حیات را نادیده می گیرد . مثلا گوجه و خیارهای بزرگ بر خلاف تصور برخی ، نشان از رشد غیر طبیعی بودن آنها می کند و زیان بار هستند . یعنی برای کاری صحیح هماهنگی با طبیعت الزامی است .
تنها به موردی بسنده می شود که سلامت بسیاری را به خطر انداخته است . نگاهی به گذشته کافی است تا بیاد آوریم میوه ها بوی خاص خود را داشتند و به راحتی بوی میوه ها از منزل همسایه به مشام می رسید .
میوه ها حتی نان بوی خاص داشتند و لذت آنها قابل تشخیص بود و جالب اینکه بیماری ها بسیار کم بودند . اما اندک اندک بوها و لذتها کم شدند . آثار این کم شدن ها ، نمایان شد و سلامتی و طول عمر کاهش یافت . عده ای بدون توجه به این مسائل از افزایش تولید خشنود بودند و در این میان نظارتی هم نبود . البته افزایش تولید باعث سرافرازی است اما سئوال این است که به چه قیمتی ؟ اگر افزایش تولید بر اساس برنامه ریزی انسانی نباشد و صرفا به ظواهر بها داده شود ، عواقبی بس ناگوار دارد .
امروزه در کاشت و برداشت ، کودهای شیمیایی جزء لاینفک به حساب می آیند اما سازمان یا مرکزی برای آموزش وجود ندارد . مسئولان محترم تلاشهای مداومی دارند ولی اگربتوان آموزش و نظارت را بیشتر کرد اثرات مفید آشکار می شوند .
قضاوت در باره همه یکسان نیست و زحمات کشت کنندگان عابد نادیده گرفته نمیشود اما واقعیات را هم باید دید . اگر حالت اعتدال حفظ شود کودهای شیمیایی می توانند سودمند باشد اما چنین نیست . آنچه ذکر شد ، تنها تجربه شخصی است که ممکن است اشتباه بوده و به هیج وجه قصد اهانت به کسی نبوده است .
به نام هستی بخش - بهروز فرهادیان–bfarhadian37@gmail.com–خرداد1394
انسان جستجوگر
جهان را به اشکال گوناگون می توان نگریست و تفسیر کرد . موجودات جهان هم معنای خاصی دارند که روزها قابل بررسی هستند و میتوان برداشت های متنوعی داشت . سکوت قابل تحمل نیست و نمیتوان ساکت ماند . پس باید گفت تفسر مستدل ، قابل بیان و ضروری است . تفسیری که دلایل کافی و قانع کننده داشته باشد و بتوان به آن استناد کرد .
یکی از موجودات جهان ، انسان می باشد که تفسیرهای مختلفی از او شده است . تفسیرهایی گاه متناقض که به هیچ گونه ای قابل جمع نیستند .از جمله اینکه ، زمانی او را موجودی با اراده دانسته اند که می تواند کارهای خوب یا بد انجام دهد و گاهی موجودی بی اراده و مجبور معرفی کرده اند که تمامی افعال او جبری و ناخودآگاه است . ولی دلایل زیادی وجود دارد که نشان می دهد او مختار است و کارها را با میل خود انجام می دهد .
با اینهمه ، انسان موجود عجیبی است . از اعماق دریاها تا عمق اقیانوس ها را می شکافد تا به علوم جدید دست یابد اما هیچگاه راضی نشده است .کوشش های او ادامه دارد و سیری ناپذیر است . نظرات گوناکون و آزمایشگاه های متعدد او را راضی نکرده و با هر گشایشی ، سؤالات تازه ای پیش می أید . ناشناخته ها آنقدر وسیع هستند که آرامش را سلب کنند . مثلا ماهی ها با رنگهای بسیار زیبا و چشم نواز و موجوداتی که هرگز نور آفتاب به آنان نرسیده ماه ها قابل تفکرند .
این جستجوگری او را به سمت اختراعات و اکتشافات نو می کشاند و چیزهای تازه به اندوخته هایش اضافه می کند . در سایر موجودات این خصوصیت دیده نمی شود . مطالعات زیادی صورت گرفته و کتاب هایی هم در این باره نشر یافته اما ابهامات زیادی هم باقی مانده است . دنیا کوچک است و انسان به آن محدود نمی شود . سؤالات بسیاری او را به جستجوگری می کشاند . سؤلاتی که پاسخ نمی یابند اما او ناامید نمی شود و مرتب تلاش می کند .
این مسئله اختصاص به ملتی خاص ندارد .هر حا انسانی هست این خصلت جاری است . اعتقاد به آیین حاص در اصل موضوع تأثیرگذار نیست گرچه در شدت یا کاستی آن مؤثر است . به همین جهت ملتها با هم متفاوتند . در آئینی که به جستجوگری بها داده می شود ، پیروانش فعالیت بیشتری دارند . این دنیا را فقط هدف قرار دادن و به نفی جهان دیگر اغتقاد داشتن ، مسیر و هدف جستحو را تفییر می دهد و رفتارها عوض می شوند . تفاوت در رفتارها ، تفاوت در زندگی را در پی دارد .
جستجو و تلاش برای شناخت بیشتر جهان به بهای نفی زندگی دیگران راهی است که برخی بر می گزینند و آن را عملی می کنند . ولی جستجوگری به هر قیمتی ، ارزش ندارد . این خصلت باید محدود شود تا زیان آور نباشد .
خصوصیت سؤال برانگیزی است . مثلا چرا فقط انسان این خصوصیت را دارد ؟ انسان می خواهد چکار بکند ؟ وسعت علم و دانش او تا کجا پیش می رود ؟ از این ویژگی نتایجی هم می توان گرفت . حیات انسان مملو از دانش است اما انسان ها دانش یکسان ندارند ولی با اینحال جستجوگرند . اندازه جستجوگری متفاوت است برخی به دنبال خواسته های اولیه زندگی هستند و بعضی تا منظومه دیگر پیش می روند .
این خصوصیت برجسته انسان ، نشان از علم و اراده ای شگرف در خلقت اوست . خالق انسان ویژگی های بسیار گسترده و بی مثالی داشته که توانسته انسان را با این خصوصیت خلق کند . این خالق ستودنی و قابل ستایش است . خالقی که بدون نیاز به موجودی دیگر ، جستجوگر سیری ناپذیر را آفرید .
به نام هستی بخش - بهروز فرهادیان – خرداد 1394 bfarhadian37@gmail.com -
اولین پایگاه اطلاع رسانی آموزش و پرورش کشور
وفتی بنا شد اولین پایگاه اطلاع رسانی آموزش و پرورش کشور در شهرستان محروم مسجدسلیمان ساخته شود ، بسیاری باور نمی کردند مثلا می گفتند تهران با آنهمه امکانات تا به حال چنین کاری نکرده آنوقت چطور در شهری بی بضاعت و بدون امکانات چنین کاری صورت می گیرد . این حرفها مانع کار نمی شدند و اصل موضوع را پاک نمی کردند .
از افراد زیاد بخصوص گروه رایانه دعوت به همکاری شد ولی عدم بیکاری جواب همگان بود . اما جواب منفی دیگران علت سکوت نمی شد . دلسرد نشدم و با توکل به خدا شروع کردم . آقای پورهاشمی که از اینترنت داران بود در راه اندازی پایگاه پیش قدم شد . پس از مدتی به تنهایی دست بکار شدم . رضایت خدا انگیزه اصلی بود . چاپ آثار معلمان که آرزوی قلبی بود به دلایل مختلف ، عملی نبود و راه دیگری طلب می کرد . نشر اینترنتی تنها راه به نظر می رسید و درنگ جایز نبود .
بعد از ساعت کاری و بازدیدها ، تا نیمه های شب کار روی پایگاه انجام می شد . دستورالعمل ها و آیین نامه ها جزء موارد انتشاری بود و می توانست به آگاهی معلمان بیفزاید . بخش هایی نیز به آثار معلمان و دانش آموزان اختصاص یافت و آثار مفیدی منتشر شد . آیین نامه اجرایی مدارس ، آیین نامه مقاطع ابتدایی ، راهنمایی و متوسطه و قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش از جمله آثار منتشر شده بودند . برخی همکاران نیز مقالاتی درباره سابقه تاریخی شهرستان مسجدسلیمان و اداره آموزش و پرورش نوشتند . برترین های کنکور که مسئله ای بی سابقه در شهرستان بود ، معرفی می شدند .
کم کم سایر همکاران و دانش آموزان ، مشتاق به همیاری شدند و آثار گرانبهایی را ارائه کردند . خوشنویسی ، شعر و خاطره از جمله آثار بود . لذت حضور ، آشکار و آرامش و رضایت تامین می شد . فعال شدن همکاران هدفی بود که قدم به قدم شکل می گرفت و لازمه اینکار ، خودباوری بود . این احساس به حدی ارزشمند است که قابل مقایسه با چیز دیگری نیست .
با شناخت هدف ، انگیزه بیشتری برای فعالیت بوجود آمد و اطمینان نسبت به فعالیت ها افزایش یافت . شان و جایگاه معلم بسیار فراتر از اینهاست و نمیتوان به فعالیتی خاص بسنده کرد . این اعتقاد اگر عینیت پیدا کند منشاء خیر فراوان خواهد شد . قانع شدن به فعالیتی حاص ، آغاز انحراف و لغزش کثیر است .
فرصت مناسبی است تا از دوست بسیار عزیز آقای سیروس خدادادی معاون مدیر کل آموزش و پرورش خوزستان و آقایان سید رسول موسوی و دکتر عباس حیصمی مدیران کل سابق آموزش و پرورش خوزستان که فرصت خدمتگذاری را برای نگارنده به وجود آوردند ، سپاسگذاری کنم و امید که توانسته باشم اهداف مفید آنان را محقق سازم .
بر اساس آنچه ذکر شد ، احداث پایگاه اطلاع رسانی آغاز حرکتی وسیع بود که اندیشه و آگاهی طلب می کرد . اندیشه ای که معلم را نه مصرف کننده بلکه تولید کننده واقعی می داند و لازم است موضوع به جامعه گسترش یابد .
به هر حال پایگاه اطلاع رسانی ابزاری بود برای معرفی "معلم" به جامعه و تا جایگاه معلم شناخته نشود ، مشکلات باقی خواهند ماند .
به نام هستی بخش - بهروز فرهادیان – bfarhadian37@gmail.com - اردیبهشت 1394
در روز عید مبعث پیامبر اسلام (ص)
جانشین پیامبر (ص)
همه جوامع را می توان نگریست و همه را در موضوعاتی مشترک دید . تعدادی انسان معمولی حاکمیت سرزمینی را به دست می گیرند . از جمله ویژگی های مشترک این حاکمان ، انتخاب جانشین است . همه بدنبال این هستند تا جانشینی معرفی کنند که اهداف آنها را دنبال کند و آنکه بیشتر به این مسئله نزدیکتر باشد ، انتخاب می شود . این مسئله آنقدر روشن است که شک و شبهه در آن تعجب برانگیز است .
انتخاب جانشین ، راحت کننده و اطمینان آور است و بدون آن نمی توان به آینده امید داشت چرا که مردم همه خصوصیت های جانشین را نمی دانند و به همین دلیل در مواقع حاص برخی را می گزینند تا انتخابگر باشند . انتقال مزایا به جانشین قابل انتظار است و خلاف آن ، معنی ندارد . فدرت و آینده نگری قابل مشاهده است . فعالیت های فکری و تبلیغاتی شروع می شوند و اهمیت انتخاب جانشین و فرد برگزیده را بیان می کنند . ممکن است مخالفینی هم باشند ولی با وجود آنان موضوع منتفی نمی شود چون موضوع به هر شکل جلو برود ، باز مخالفینی هست .
بنابراین انسان های معمولی در صورت داشتن قدرت و حاکمیت در جامعه ، جانشین تعیین می کنند و این حکایت از آینده نگری آنان می کند . وقتی انسان معمولی جانشین تعیین می کند آیا پیامبر خدا که معصوم هم است بی تفاوت می ماند ؟ پیامبر معصوم ، برگزیده خداست و انسان در تعیین او نقش ندارد زیرا خداوند به آشکار و پنهان اعمال و افکار انسان آگاه است . بنابراین خداوند برتر از همه حدس و گمان های انسان انتحاب می کند و به طریق اولی اینجا هم انسان نقش ندارد .
پس می توان همه پیامبران را برگزیده خداوند دانست و اطاعت از آنها را واجب شمرد . فرقی بین پیامبران الهی نیست و هر یک در شرایط خاص جامعه انسانی برگزیده شده اند . در واقع تفاوت در فهم و درک انسان در طول تاریح باعث تفاوت در تعالیم پیامبران شد . اما با وجود این تفاوت همه جانشین داشتند و جانشین را هم حدا یر می گزید همان گونه که پیامبر را بر می گزید .
با انتخاب جانشین ، ادامه تعالیم ممکن می شد ولی چون تعالیم به مرور زمان تحریف می شدند ، پیامبر دیگری مبعوث می شد و تعالیم را کامل می کرد . برای پیامبر جدید هم حداوند جانشین تعیین می کرد و این امر ادامه یافت تا به پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) رسید . پیامبر اسلام (ص) سختی های زیادی تحمل کرد جتی دندانش را شکستند ولی همه دردها را تحمل کرد چون هدف بزرگی برای انسان داشت .
برخی اهداف او را باور نداشتند و به تمسخر روی می آوردند اما حضرت علی (ع) بدون درنگ به پیامبر اسلام ایمان آورد و طعنه و آزار مخالفین را همچون پیامبر اسلام (ص) تحمل کرد تا فرمان خدا مبنی بر جانشینی پیامبر اسلام (ص) نازل و امام علی (غ) به عنوان جانشین معرفی گردید و با این فرمان مخالفت کفار بیشتر شد .
مخالفت ها نشان می داد جانشینی مسئله مهمی است ولی امام علی (ع) در برابر همه توطئه ها ایستاد و فرمان خدا را اطاعت کرد . سکوت پیامبر اسلام (ص) در برابر فرمان خدا امکان پذیر نبود و کامل نشدن دین را در پی داشت . ممکن نبود پیامبری که برای اجرای فرمان الهی زجرها و کاستی های فراوان را تحمل کرد ، سکوت کرده و فرمان الهی را اجرا نکند و دین را ناقص نگه دارد . اعتفاد به سکوت ، عدم باور به عصمت پیامبر اسلام (ص) و نقص تعالیم دین الهی را در پی دارد . یعنی پیامبر اسلام (ص) به اندازه انسان عادی ، آینده نگری نداشت و از فرمان خدا سرپیچی نمود و آنرا اجرا نکرد .
بر اساس تعالیم امام علی (ع) این اعتقادات سبب دشمنی با دیگر برادران مسلمان نیست و چون اختلافات خانوادگی باعث دوری و پراکندگی نخواهد شد .
بنام خدا - بهروز فرهادیان – اردیبهشت bfarhadian37@gmail.com - 1394
نقوش دیواری ایرانیان باستان
بررسی حوادث و تاریخ گذشته عبرت آموز است اما نکات مثبت و خوب را باید پذبرفت و نکات منفی را رد کرد . تعصب نسبت به گذشته ، جهل و غروری زیانبار است ونادیده گرفتن آن هم بسیار زیان آور است . با این مقدمه گوشه ای از تاریخ ایران ذکر می شود . امید که آموزنده و مفید باشد .
ایران زیبایی هایی دارد که به اشکال گوناگون قابل وصف است . بیان واقعیت ها بخشی از این زیبایی هاست . به اشکال مختلف ، واقعیت ها بیان شده اند اما همیشه زاویه ای خاص برای بیان موضوعی هست . انسان از شیوه های مختلفی استفاده کرد زمانی که هنوز نوشتن رواج پیدا نکرده بود ، نقاشی در کوه ها و غارها راه مناسب به نظر می رسید . انواع نگاره ها اطلاعات زیادی می دهد و نیاز به کاوش های متعدد دارد .
زمانی که وسایل ابتدایی وجود داشت نقوشی غنی بوجود آمده که امروزه با وجود ابزارهای پیشرفته ، مشابه آن نقش ها بوجود نیامده است . شاید پیدایش خط و وجود کتاب را بتوان دلیلی بر این موضوع دانست ولی توانایی و دیدگاه ظریف و آینده نگری ایرانیان را نمی توان نادیده گرفت . نقش هنر را در این کار بزرگ به روشنی می توان دریافت . هنر ایرانیان در به تصویر کشیدن این تصاویر، ستودنی است .
نقوش قدیمی راهی برای شناخت ُشیوه زندگی گذشتگان و تکمیل تاریخ است . این شیوه کمک بزرگی به خودباوری است . دل نبستن به فرهنگ دیگران و حسرت نداشتن داشته های دیگران را خوردن ، با تکیه به فرهنگ خود امکانپذیر است . شناخت فرهنگ این راه را روشن می کند .
تصاویر حکایتگر زندگی آن دوره است . بوسیدن دست پادشاه ، بی احترامی به زیر دست ، برده داری یا خشونت مشاهده نمی شود . برای نجابت و نظم پذیری شواهد خوبی بشمار میروند . ممکن است برخی تصاویر پسندیده نباشند اما قضاوت فعلی چنین است ولی تصاویر بیانگر واقعیت های آن دوران هستند . اینکه راهی پیدا شود تا واقعیت به آیندگان مننتقل شد ، کار ستودنی است و همه ملت ها این توان و تفکر را نداشتند .
مطالعات زیادی در این باره صورت گرفته و کتاب هایی نشر یافته اما هنوز جای بررسی وجود دارد . موارد دیگری شناخته می شود و آگاهی بر زندگی پیشینیان بیشتر می گردد . اینها تجربه هایی هستند که در ایجاد زندگی بهتر ، می توانند موثر باشند .
مورد دیگر قابل ذکر اینکه باید گفت هیچ عکس ناپسند یا عکس ناخوشایند زن وجود ندارد و این نشانگر احترام ایرانیان قدیم به زنان است . فرهنگی که احترام به خانواده از ارکان آن به حساب می آید و این باعث می شود آرامش و آسایش فراهم گردد . این مسئله تصادفی نبوده و آگاهانه صورت گرفته اما امروزه در ممالک دیگر می توان تصویر دیگری یافت مثلا در دنیای صنعتی ، زن وسیله تبلیغاتی و بازیچه سرمایه داران شده است و به خانواده توجه نمی شود .
در هر حال نمی توان با توجیهات گوناگون چشم بر واقعیات بست و گوشه ای از تاریخ را نادیده گرفت اما می توان تجزیه و تحلیل کرد و نظری ابراز نمود .